کد مطلب:152271 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:171

حضرت ابوالفضل «باب الحوائج»، طفل چهار ساله را از مرگ حتمی نجات دادند
سید جلیل، آقای حاج سید محمد علی ضوابطی این قضیه را نقل كرده اند به اتفاق خانواده و فرزند زاده ام به زیارت عتبات و عالیات مشرف شدم. نوه ی چهار ساله ام، كه با ما همراه بود، بیمار شد و به تدریج حال او وخیم شد و به حال بیهوشی افتاد.

دكتر حافظه الصحه را به بالین وی آوردیم. او پس از معاینه نسخه ای نوشت و به دست ما داد و حركت كرد و بیرون اطاق، در حال بدرقه، به من اظهار كرد حال این بچه بسیار بد است و امید بهبودی درباره ی او نمی رود، من نخواستم نزد خانم شما حرفی بزنم. همسرم از اطاق دیگر سخن دكتر را شنید و بی درنگ چادر بر سر كرد و گفت: اكنون می روم و كار را درست می كنم!

او رفت و پس از لحظاتی دیدم طفل بیمار سر از بستر برداشته است و می گوید: آقا جان مرا در آغوش بگیر! تعجب كردم كه كودك بی هوش چگونه ناگهان به هوش آمد؟! او را در برگرفتم. آب خواست و من به او آب دادم.

سپس گفت: بی بی خانم (همسرم) كجاست؟

گفتم: الآن می آید. هنوز در حال تعجب بودم كه خانم وارد شد و با دیدن كودك در آغوش من گفت: دیدی كار را به سامان آوردم و برای مریض در شرف مرگ شفا گرفتم؟! گفتم چه كردی و كجا رفتی؟ گفت: به حرم مطهر مولانا العباس علیه السلام رفتم و گفتم:

یا اباالفضل! من زوار هستم، اگر باب الحوائج نبودید من بدین آستان روی نمی آوردم. اینك بچه ام در خطر مرگ است، شفای او را از شما می خواهم و گرنه من جواب پدر او را چه دهم؟! این سخن را گفتم و از حرم بیرون آمدم. اینك فهمیدم كه


در اثر توجه خاص مولانا العباس علیه السلام، نوه بیمارم شفا یافته است. [1] .


[1] چهره درخشان ج 1 ص 316 به نقل از قيام حق - كرامات العباسيه ص 99 به نقل از الوقايع و الحوادث ج 3 ص 40.